انتشارات خوارزمی | از نگاه هانا آرنت بخوانید؛

کندوکاوی عمیق در پیوند ناگسستنی جنگ و انقلاب

انتشارات خوارزمی | از نگاه هانا آرنت بخوانید؛

کندوکاوی عمیق در پیوند ناگسستنی جنگ و انقلاب

کتاب «انقلاب» اثر هانا آرنت، متفکر برجسته معاصر، با ترجمه عزت‌الله فولادوند و انتشار توسط انتشارات خوارزمی، به بررسی ریشه‌ای مفهوم انقلاب و رابطه آن با جنگ می‌پردازد.

کندوکاوی عمیق در پیوند ناگسستنی جنگ و انقلاب

به گزارش روابط عمومی سازمان تبلیغات اسلامی، کتاب انقلاب که یادداشت مترجمِ آن، عزت‌الله فولادوند به سال ۱۳۶۱ بازمی‌گردد، به‌ وسیلهٔ یکی از مهم‌ترین متفکران معاصر جهان نوشته شده است. هانا آرنت این کتاب را در شش بخش به رشتهٔ تحریر درآورده است.

مقدمهٔ این کتاب «جنگ و انقلاب» نام دارد. نویسنده توضیح داده است که مهم‌ترین واقعیت در این کتاب این است که رابطهٔ متقابل و تعامل و وابستگی دوسویه بین جنگ و انقلاب، پیوسته رو به افزایش بوده و در این رابطه به‌ طور مرتب به اهمیت انقلاب افزوده شده است.
هانا آرنت گفته است که وابستگی متقابل جنگ و انقلاب پدیداری تازه نیست و از هنگامی که انقلاب وجود داشته، این رابطه نیز بوده است. بعضی انقلاب‌ها مانند انقلاب آمریکا به‌ دنبال یا همراه یک جنگ رهایی‌بخش به وقوع پیوسته‌اند و برخی مانند انقلاب فرانسه، به جنگ‌های تدافعی یا تعرضی انجامیده‌اند. او پس از این مقدمه به موضوعاتی همچون معنای انقلاب، مسئلهٔ اجتماعی، طلب خوشبختی، اساس آزادی، نظام جدید زمانه، سنت انقلابی و گنجینهٔ بربادرفتهٔ آن پرداخته است.

در بخشی از کتاب انقلاب می‌خوانیم؛ 

در واقعیت نهایتا سبب شد که نهضتی که برای بازگردانیدن و بازیافتن حقوق و آزادی‌های گذشته آغاز گشته بود در هر دو کرانهٔ اقیانوس اطلب به انقلاب مبدل شود: نخست این‌که در دنیای قدیم مردانی بودند که رویای آزادی همگانی را درسر می‌پروردند، دوم آن‌که در دنیا نوکسانی وجود داشتند که مزهٔ خوشبختی همگانی را چشیده بودند. هرقدر هم که اوضاع و احوال و رویدادها آمریکاییان را در شکست و پیروزی از یکدیگر دور می‌کرد، باز در این نکته با روبسپیر هم‌داستان بودند که هدف نهایی انقلاب تأسیس آزادی است و کار واقعی حکومت انقلابی، بنیادگذاری جمهوری. یا شاید هم قضیه معکوس بود و روبسپیر زیر تأثیر جریان انقلاب آمریکا «اصول حکومت انقلابی» را تنظیم کرد زیا در پی قیام مسلحانه مهاجرنشینان و انتشار «اعلامیهٔ استقلال» چنان در هر سیزده ناحیهٔ مهاجرنشین همه خودانگیخته به تدوین قانون اساسی پرداختند که به گفتهٔ جان آدامز مانند این بود که «زنگ سیزده ساعت در آن‌واحد به‌صدا درآمده باشد.» به بیان دیگر، جنگ رهایی‌بخش و پیکار برای استقلال که شرط آزادی بود هیچ فاصله و فترتی با تأسیس ایالت‌های جدید پیدا نکرد و بین این دو هیچ مجالی برای نفس تازه کردن به‌وجود نیامد. راست است که پیش از ختم انثلاب آمریکا، «پردهٔ اول این درام بزرگ ... یعنی جنگ آمریکا، به‌پایان رسیده بود، ولی جای شبهه نیست که این دو مرحلهٔ متفاوت فرایند انقلاب بیش‌وکم در یک لحظه با هم آغاز شدند و در سراسر سال‌های جنگ نیز هم‌چنان به موازات یکدیرگ پیش رفتند.

این امر از چنان اهمیتی برخوردار است که در تأکید برآن دشوار بتوان راه مبالغه پیمود. اگر معجزه‌ای برای نجات انقلاب به‌وقوع پیوست، این نبود که مهاجرنشینان از چنان نیرو و قدرتی بهره ببرند که در جنگ با انگلستان پیروز شوند؛ معجزه در آن بود که به گفتهٔ جان دیکینسن، این پیروزی به ایجاد «کشورها و جنایت‌ها و مصیبت‌های متعدد» نینجامید «تا این‌که سرانجام ولایات، خسته و مضمحل، یوغ بندگی یک کشورگشای بیدار بخت را برگردن بنهند.» چنین است سرنوشت طغیانی که انقلاب به‌دنبال نداشته باشد و بنابراین سرنوشت مشترک بیشتر وقایعی که به انقلاب معروفند. هدف طغیان، رهایی است و غایت انقلاب، بنیادگذاری آزادی. مرحلهٔ طغیان و رهایی و به‌پا خواستن علیه جبر و زور با خشونت توأم است؛ مرحلهٔ آرام‌تر دوم مصروف انقلاب و بنیادگذاری می‌شود. اگر این نکات در یاد بماند، دانشمند علوم سیاسی دست‌کم در دام مورخانی نخواهد افتاد که چون همهٔ جوانب چشم‌گیر داستان ظاهرا در مرحلهٔ اول جمع می‌شود و آشوب ناشی از کوشش برای رهایی اغلب انقلاب را با شکست روبه‌رو می‌کند، با تأکید این کار از آن‌رو دامن‌گیر مورخ می‌شود که او داستان‌سراست. این وسوسه پیوند نزدیک دارد با نظریه‌ای بسیار زیان‌مندتر دایر بر این‌که قوانین اساسی و تب تدوین این‌گونه قوانین نه‌تنها نمایان‌گر روح به‌راستی انقلابی آمریکا نبود بلکه در واقع از نیروهای ارتجاعی سرچشمه می‌گرفت و انقلاب را با شکست مواجه ساخت یا از رشد کامل آن جلوگیری کرد. این نظریه، قانون اساسی ایالات‌متحد را که در حقیقت نقطهٔ فرایند انقلابی بود، به نتیجهٔ عملی یک جریان ضدانقلابی تعبیر می‌کند. اما سوءتعبیر اساسی در این است که بین رهایی و آزادی تمیز گذارده نمی‌شود. هیچ‌چیز بیهوده‌تر از رهایی و طغیانی نیست که در پی آن به استوار کردن بنیان آزادی تازه به‌دست آمده نپردازند زیرا همان‌گونه که جان آدامز گفته است: «نه اخلاق، نه ثروت، نه انضباط، نه قوای مسلح و نه مجموع این امور، مستغنی از یک قانون اساسی نخواهد بود.»

گفتنی‌ست این کتاب توسط انتشارات خوارزمی منتشر شده است.

2024-12-06

تعداد بازدید: 23

پربازدیدترین‌ها

جدیدترین‌ها

برگزیده‌ها

محرم
آیکون توانخواهان

T

T